نقش خاطره در برساخت تاریخ و شکل‌دهی جامعه در درام تاریخی دوران پهلوی اول بر اساس آرای پل ریکور

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی،دانشکده هنر، دانشگاه سوره، تهران، ایران.

2 دانشیار دانشکده سینما و تئاتر ،دانشگاه هنر تهران،ایران.

چکیده

تاریخ ماحصل بازنمایی خاطره‌هاست. پل ریکور خاطره را به دو دسته خاطره فردی و خاطره جمعی تقسیم می‌کند که به امر بازنمایی گذشته می‌پردازند. اما همواره بخشی از گذشته دیگر در دسترس نیست. این امر ناشی از فراموشی بخش‌هایی از خاطره است که باعث ایجاد اختلال در بازنمایی گذشته می‌شود. بنابراین تاریخ همواره با واقعه تاریخی اختلاف دارد. نهادهای اجتماعی و سیاسی نیز از این اختلال استفاده کرده و جوامع را با ایدئولوژی مدنظر خود کنترل و هدایت می‌کنند. نحوه چگونگی ارائه خاطره و تاریخ نیز وابسته به سیاست نهاد ارائه دهنده است. در دوران پهلوی اول حاکمیت با استفاده از همین سیاست خاطره توانست یک تاریخ برساخت شده را از ایران باستان ایجاد کند که این امر به مدد هنر تئاتر در جامعه شکل گرفت. پژوهش حاضر با استناد به داده‌های کتابخانه‌ای و با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا با بررسی برخی درام‌های تاریخی مهم این دوره چگونگی انجام سیاست خاطره و تزریق ایدئولوژی برای برساخت تاریخ را در دوران پهلوی اول از طریق تئاترها را بررسی کند. در این مسیر نقش پررنگ دستگاه‌های سیاسی و چگونگی دستکاری خاطره و تاریخ مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه حاکمیت از وجوه تئاتری جامعه برای رسیدن به این هدف استفاده کرده و روشنفکران نیز-خواسته یا ناخواسته- در این ایدئولوژی نقشی یاری دهنده داشتند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات